عادت چیست؟ بخش سوم

ماشین رفتار

ویلیام گلسر بعد از سال ها تحقیق مبحثی را مطرح کرد به عنوان تئوری انتخاب یا Choice Theory . هر رفتاری که از ما سر می زند نتیجه انتخاب خودمان است. یعنی اگر خجالت می کشیم و نمیتوانیم با صدای بلند صحبت کنیم، انتخاب خودمان است. اگر با اعتماد به نفس بالا می توانیم در جمع صحبت کنیم، باز هم خودمان انتخاب کرده ایم.

هر رفتاری که از ما سر می زند نتیجه انتخاب هایی است که ما در آن لحظه انجام می دهیم. آقای ویلیام گلسر یک مکانیزمی را مطرح کرد به نام مکانیزم ماشین رفتار. ویلیام گلسر می گوید که هر کدام از ما انسان ها یک ماشینی را در ذهنمان داریم که باعث می شود یک رفتاری را انجام بدهیم یا ندهیم و اگر که قرار شد انجام بدهیم  با چه کیفیتی آن کار را انجام بدهیم.

اگر که به این ماشین رفتار دقت کنیم می بینیم که این ماشین رفتار مثل همه ماشین ها چهار چرخ دارد و یک فرمان، با این تفاوت که در این ماشین رفتار چرخ ها هر کدام مسئولیت های جداگانه ای دارند. چرخ جلو سمت چپ موظف است که فقط فکر کند. چرخ جلو سمت راست عمل و اقدام است. چرخ عقب سمت چپ فیزیولوژی یا وضعیت بدن را مشخص می کند و چرخ عقب سمت راست، احساس. یک فرمان هم داریم که اختیار این فرمان در دست خودمان است و خود ما داریم این ماشین رفتار را کنترل می کنیم.

ماشین رفتار

فرض می کنیم که ما در حال حرکت در مسیری هستیم و چرخ  های جلوی ماشین ما با سرعت 90 کیلومتر در ساعت حرکت می کنند. سرعت چرخ های عقب باید چند کیلومتر در ساعت باشد؟ درست است، باید همان 90 کیلومتر در ساعت باشد. آیا این موضوع امکان دارد که چرخ های عقب به چرخ های جلو بگویند که شما با سرعت 90 کیلومتر در ساعت حرکت کنید، ما می خواهیم با سرعت کمتر، مثلأ 60 کیلومتر در ساعت حرکت کنیم، آیا چنین چیزی ممکن است؟ خیر اصلأ امکان ندارد. برای این که یک ماشین است و تمام اجزاء و قطعات این ماشین با همدیگر در ارتباط هستند. پس وقتی که چرخ های جلو 90 کیلومتر سرعت دارند، چرخ های عقب هم باید با همان سرعت حرکت کنند.

پس اولین ویژگی: چرخ های جلو با هر سرعتی حرکت می کنند، چرخ های عقب هم با همان سرعت حرکت می کنند.

بیاییم فکر کنیم که سر پیچ رسیده ایم و می خواهیم به سمت چپ گردش کنیم. ما فرمان را به سمت چپ می چرخانیم و چرخ ها هم زاویه می گیرند و ماشین به سمت چپ حرکت می کند. ممکن است که چرخ های عقب به چرخ های جلو بگویند که شما اگر می خواهید به سمت چپ بروید و ما می خواهیم به همین صورت به صورت مستقیم به حرکت خودمان ادامه دهیم، ایا این موضوع امکان دارد؟

مجددأ پاسخ به این سئوال منفی است.چرا؟ برای این که در یک ماشین تمام اجزاء و قطعات با همدیگر در ارتباط و به یکدیگر متصل هستند و اگر ما چرخ های جلو را به یک سمتی زاویه بدهیم، قطعأ چرخ های عقب هم به همان سمت زاویه می گیرند و به دنبال چرخ های جلو حرکت می کنند.

این ها ویژگی های یک ماشین است. این ویژگی در ماشین رفتار هم وجود دارد. مثلأ اگر من بخواهم در جمعی صحبت کنم و اگر قبل از صحبت کردن با خودم فکر کنم که من میدانم که قرار است خراب کنم، وای الآن قرار است تپق بزنم، الآن آبرویم می رود و … یعنی چرخ فکر را زاویه داده ام به سمت خراب کردن، در نتیجه چرخ عمل هم به همراه چرخ فکر زاویه پیدا می کند به سمت خراب کردن و در عمل زمانی که می خواهم صحبت بکنم یا سخنرانی کنم، تپق می زنم، آبرویم می رود، نمی توانم صحبت بکنم، ضعیف صحبت می کنم، چون فکر من روی عمل من تأثیر گذاشته و وقتی فکر من روی عملم تأثیر گذاشته چه حسی دارم؟ چرخ حس من چه رفتاری رو انجام می دهد؟خوب معلوم است، حس خیلی بدی دارم، حالم خیلی بد است، حس خجالت کشیدن، حس مسخره شدن، حس مقایسه شدن و وقتی این حس رو دارم، بدنم چه حالتی پیدا می کند؟ معلوم است صدای من می لرزد، دست هایم می لرزد، فشارم می افتد، حالم اصلأ خوب نیست و دایم خدا خدا می کنم که ای کاش هر چه زودتر این سخنرانی تمام شود و من بروم دنبال کار خودم.

پس دقت بکنیم ببینیم که یک فکر چه کار کرد؟ به راحتی روی عمل، حس و بدن ما تأثیر گذاشت. پس همه دارند از یکدیگر دستور و فرمان می گیرند.

یا وقتی که می خواهیم تلفنی یا حضوری با یک نفر صحبت بکنیم. اگر چرخ فکر را به سمت خراب کردن زاویه بدهیم، چه انتظاری دارید که سایر چرخ ها به سمت درست رفتار کردن زاویه بدهند؟

نکته مهم اینجاست: فرمان این ماشین در اختیار خودمان است. بسیاری از اوقات می شنویم که شخصی می گوید من میخواستم این کار را انجام بدهم، دست خودم نبود، نمی دانم چرا این اتفاق افتاد؟

ویلیام گلسر سعی داردبه کمک این ماشین رفتار به ما بگوید که فرمان این ماشین دست ما است و اگر که نبود با موجودات دیگر هیچ فرقی نمی کردیم. خداوند متعال قدرت انتخاب و اختیار را فقط به ما داده است و هیچ موجود دیگری این توانایی را ندارد.

پس همه چیز در دست خودمان است. تلاش ویلیم گلسر این بوده است که به ما نشان بدهد که ما به عنوان یک انسان باید مسئولیت پذیر باشیم نه مسئولیت گریز. مسئولیت رفتارهای خودمان را بپذیریم. بپذیریم که وقتی رفتاری از ما سر می زند به انتخاب خودمان است، چون فرمان در اختیار ما است و به همین خاطر هم مکانیزم ماشین رفتار را مطرح کرد.

حالا بیاییم مهندسی معکوس انجام بدهیم. چگونه می توانیم از این ماشین رفتار برای رشد خودمان، برای توانمند شدنمان و برای رفتارهای طراحی شده استفاده کنیم؟

حالا که متوجه شده ایم که یک چنین ماشینی در اختیارمان است و دقیقأ به این صورت می توانیم طراحی و برنامه ریزی نماییم، بیاییم از این موضوع به سود خودمان استفاده بکنیم. یعنی این که ما می خواهیم کاری انجام بدهیم، به جای این که دایم فکر کنیم که ای وای الآن آبرویم می رود، الآن خراب می کنم، بد حرف می زنم و … به جای این ها بیاییم خوب فکر کنیم، من مطمئنم  که به اندازه کافی آمادگی دارم، مطمئنم که می توانم با تسلط خوبی وارد بشوم، مطمئنم که همه از تسلط من لذت می برند، وقتی که چرخ فکر را به سمت رفتار درست زاویه بدهیم، چرخ های دیگر هم به سمت رفتار درست حرکت می کنند.

خوشبختانه این ماشین رفتار ما فوق العاده هوشمند است و می توانیم حرکت های جایگزین انجام بدهیم. اگر می بینیم که نمی توانیم به فکر مان جهت بدهیم، به عملمان جهت می دهیم. یعنی در فکرمان استرس داریم و نگران هستیم و به جای آن در عمل با صدای بلند صحبت می کنیم، سپس چرخ عمل خود را به سمت رفتار درست زاویه دادخ ایم و متعاقبأ چرخ های فکر، حس و بدن هم به سمت رفتار درست زاویه می گیرند.

اصلأ فکر و عمل را نمی توانیم زاویه بدهیم، لبخند بزنیم، سر بالا، سینه جلو، زبان بدن باز، با لبخند حرف بزنیم، با ارتباط چشمی حرف بزنیم،یعنی بدن را زاویه بدهیم به سمت رفتار مناسب و درست. به سرعت چرخ های حس، عمل و فکر به سمت رفتار درست و مناسب زاویه می گیرند.

ما می توانیم چرخ های عقب را هم محرک بکنیم، ماشین رفتار ما مثل قطار است، وقتی که به ایستگاه آخر رسید دیگر لازم نیست دور بزند، همین طور که رفت همین طور هم بر می گردد یعنی فقط جهت حرکت آن عوض می شود.

هر زمانی که ما تصمیم بگیریم، چرخ های عقب ماشین رفتارمان به چرخ های محرک تبدیل می شوند و با فرمان در اختیارمان می توانیم آن چرخ ها را کنترل کنیم و به سمت مورد دلخواهمان آن چرخ را زاویه بدهیم وبه تبع آن سایر چرخ ها هم به سمت همان چرخ زاویه می گیرند.

پس همه چیز در اختیار خودمان است. این ما هستیم که تصمیم می گیریم به چه صورت رفتار کنیم. این ما هستیم که تصمیم می گیریم که بترسیم یا نترسیم، خجالت بکشیم یا نکشیم و …

بابک نیک نژاد وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *